محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

طاها عشق مامان و بابا

بابا جونم روزت مبارک

همین دیشب که خوابیدم کسی آهسته بر در زد و من خندیدم و گفتم : پدر آمد، پدر آمد دوچشم مهربانش را خودم از لای در دیدم چراغ خانه روشن شد پدر را خوب بوسیدم ...
19 خرداد 1391

اولین سفر طاها

طاها برای اولین بار به یک مسافرت کوتاه ٢ روزه با مامان و بابا و بابا بزرگ و مامان بزرگش رفت.در تاریخ ١٢ خرداد به شهر سرعین و اردبیل.خیلی پسر خوبی بود و حسابی بهش خوش گذشت.از دیدن ادمها و ماشینها و شلوغی لذت میبرد. طاها وقتی شخص غریبه ای رو میبینه بهش زل میزنه و با دقت نگاهش میکنه ولی از اینکه اون شخص بغلش کنه اصلا خوشش نمیاد و ناراحت میشه و گریه میکنه.اگه یه مدت پیش کسی بمونه باهاش دوست میشه و بغلش میره. اینم چند تا از عکسهای طاها جون در مسافرت به سرعین و اردبیل:   ...
19 خرداد 1391

طاها 8 ماهه شده

طاهای عزیزم امروز ٨ ماهه شده. امروز زرده تخم مرغ خورده و همینطور ماست.پسر گلم اصلا یه جا بند نمیشه و دوست داره چیزهای جدید کشف کنه.وزنش ٨کیلو و ٦٠٠ گرمه. قدش ٧١ سانتیمتر.   عزیزم ٨ ماهگیت مبارک
11 خرداد 1391

طاهای شش ماه و 22 روزه

طاهای خوشگل ما الان شش ماهو بیست و دو روز سن داره. طاها جون از پنج ماهگی داره فرنی و حریره بادام میخوره. تازگیهام سوپ و پوره میخوره. فرنی رو خیلی دوست نداره ولی بقیه چیزا رو خیلی دوست داره. عاشق بستنی و ماست و لیمو شیرینه. قربونش برم خیلی شیطون شده. خیلی هم بغلیه و نمیتونه یه جا بشینه. همش دوست داره باهاش بازی کنن. بابا بزرگشو خیلی دوست داره و هر وقت میبیندش گل از گلش شکفته میشه. خیلی داره تلاش میکنه چهار دست و پا راه بره. فکر کنم به زودی موفق بشه. الهی فداش بشم. ...
31 ارديبهشت 1391